English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4754 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landward U بسوی زمین
earthward U بسوی زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
earthbound U متوجه بسوی زمین
Other Matches
towards U بسوی
off U بسوی
at U بسوی
toward U بسوی
to U بسوی
into U بسوی
against U بسوی
easterly U بسوی شرق
onward U بسوی جلو
south wards U بسوی جنوب
eastbound U بسوی شرق
soiuth ward U بسوی جنوب
east U بسوی خاوررفتن
inpouring U بسوی درون
aport U بسوی بندر
to put a bout U بسوی دیگرگرداندن
skyward U بسوی اسمان
landward U بسوی خشکی
over U بسوی دیگر
seaward U بسوی دریا
over- U بسوی دیگر
spaceward U بسوی فضا
selenotropic U بسوی ماه
off U عازم بسوی
introvert U بسوی درون کشیدن
southwestwards U بسوی جنوب غربی
introrse U رو کننده بسوی درون
aslant U بسوی سراشیب اریبی
drive to maturity U حرکت بسوی بلوغ
introrsal U رو کننده بسوی درون
propulsion U فشار بسوی جلو
wester U بسوی باختر رفتن
southwestward U بسوی جنوب غربی
northwards U بسوی شمال شمالا
infalling U ریزش بسوی درون
orientate U توجه بسوی خاور
base running U دویدن بسوی پایگاه
orientating U توجه بسوی خاور
make for U پیش رفتن بسوی
sentimentality U گرایش بسوی احساسات
sentimentalism U گرایش بسوی احساسات
shooting U شوت بسوی دروازه
shootings U شوت بسوی دروازه
orientates U توجه بسوی خاور
northward U بسوی شمال شمالا
goal kick U شوت بسوی دروازه
introversion U برگشت بسوی درون
introverts U بسوی درون کشیدن
uptrend U تمایل بسوی بالا
south U بسوی جنوب نیم روز
indraft U ریزش چیزی بسوی درون
westwards U بسوی باختر بطرف مغرب
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
adductive U استشهادی بسوی محور کشنده
indraght U ریزش چیزی بسوی درون
continuation U حرکت مداوم بسوی سبد
She is the center of attraction . U آن زن همه را بسوی خودش می کشد
upsurge U بسوی بالا موج زدن
westward U بسوی باختر بطرف مغرب
the odds are in our favour U احتمالات بسوی ما متمایل است یا می چربد
postward U بسوی محل شروع اسب دوانی
We made a long step toward success. U قدم بزرگه بسوی موفقیت برداشتیم
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
sniping U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
transhumant U حرکت کننده بسوی کوهستان برای چرا
To go cap in hand to someone. U دست گدایی بسوی کسی دراز کردن
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
snipes U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipe U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tomorow morning . I wI'll leavew for london. U فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
delayed steal U دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
drive to maturity U جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
ferryboat U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboats U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
advance U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advances U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
drive U راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drives U راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
floored U کف زمین
floor U کف زمین
lackland U بی زمین
cinder track U زمین دو
earths U زمین
cinder tracks U زمین دو
grass roots U کف زمین
land n U زمین
extra terrestrial U زمین
grazes U زمین
soiling U زمین
floors U کف زمین
soils U زمین
soil U زمین
norland U زمین
grazed U زمین
graze U زمین
aerospace U جو زمین
acre U زمین
ground line U خط زمین
real estate U زمین
domains U زمین
domain U زمین
terrain U زمین
globe U زمین
earthing U زمین
tellus U زمین
floor U کف زمین
ground U : زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
ground U زمین
rooter U زمین کن
geodetically U زمین
ground U کف زمین
this earthly round U زمین
acres U زمین
fields U زمین
land U زمین
fielded U زمین
field U زمین
globes U زمین
earth U زمین
ground surface U کف زمین
west U مغرب زمین
nutation U اهتزاز زمین
rear court U انتهای زمین
geology U زمین شناسی
mool U زمین خشک
open country U زمین باز
ground level U تراز زمین
crust U پوسته زمین
ground level U سطح زمین
rammer U زمین کوب
crusts U پوسته زمین
occident U مغرب زمین
oblique compartment U زمین مورب
end U زمین حریف
ends U زمین حریف
territory U زمین ملک
routes U به زمین نشاندن
saturated ground U زمین سیراب
sandy soil U زمین ماسهای
territories U زمین ملک
shell U قشر زمین
science of geology U زمین شناسی
ended U زمین حریف
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com